خوابیده ام با گریه هایم پشت این گوشی
کابوس من، رویـای تو، یک بی هم آغـوشی
خوابیده ام از درد بیـداری و تنــهـایی
از این همه شب، فکر، حسرت، مرگ، خاموشی
از «دوستت دارم ولی...» هایی که می گفتی
قولی که یادت هســت و عمــداً می فراموشی
از چشــم های گـربه ات با گـریه افتـادم
خوابیـده ای آرام در آغـوش تنهــاییـت
میلرزم از سرمای آن چشمــی که می پوشی
خوابیده ام از درد بیـداری و تنــهـایی
از این همه شب، فکر، حسرت، مرگ، خاموشی
از «دوستت دارم ولی...» هایی که می گفتی
قولی که یادت هســت و عمــداً می فراموشی
از چشــم های گـربه ات با گـریه افتـادم
حالا به این ســوراخ تنهــاییـم می موشی!
وقتی تمــام مـردم ایـن شــهـر روباهند
چشــم تو سـگ دارد ولی در خـواب خرگوشیوقتی تمــام مـردم ایـن شــهـر روباهند
خوابیـده ای آرام در آغـوش تنهــاییـت
میلرزم از سرمای آن چشمــی که می پوشی
مه یار
1 comment:
one of your best :*
Post a Comment