Sunday

با او همیشه بهار بود ... شاید
و من دچار بودم به نباید ... باید
امسال هر چه بود
زمستان بود
بهار عکسی بود
گوشه خانه ام که یخ زد
.
.
.
باور پرستویم نیست
وسط همهمه این کلاغها
دیگر فرصتی نیست
حتی اگر گریه شود چشمم
به پای غربت کاجی بهار را

مه یار


2 comments:

اشکان خان said...

خیلی خوب بود، ولی غم بود
مهیار دلم برات خیلی تنگ شده

Somayeh said...

با تو گل بود و ترانه
،با تو بوسه بود و پرواز
گل و بوسه بی تو گم شد
بی تو پژمرده شد آواز
.
.
.
شعرهات بهترین همدم تنهایی هامن
:x