Thursday

دربو داغون له افتضاح حالم از خودم بهم میخوره؟بهم نمیخوره؟!آخ یکی بود یکی نبود یه عاشقی بود که یه روز دارم اینو گوش میدم این وقت شب که چی؟ یعنی چی؟حالا حوصله ام سر میرود بگذار برم بعدی چیه؟اه اه اه سنتی شد. بعدی...آدما از آدما زود سیر میشن آدما از عشق هم دلگیر میشن ...اه اه بعدی... دوباره همون اولی آخه روی حالت رندومشه اه اه آخ یکی بود یکی نبود..اه اه بعدی.....اه اه اه اه بازم بعدی! اصلا ارزش نوشتن نداشت. هتل کالیفرنیا بگذار یه کم گوش کنم حالا ببینم کی حوصله ام سر میرود. مرده شور این امتحاناتو ببرن که میخواد برینه تو اعصابم. این چرا شروع نمیکنه به خوندن؟! اه!... فینگلیش که نوشتیم حالا بگذار فارسیشم بنویسیم ببینیم چه شکلی میشه. اه بخون دیگه یه کم بفرسنمش جلو: آنه دارک دزرت های وی کول ویند این مای هیر... هاهاها...آی واز تینکینگ تو مای سلف تیس کود بی هون ار د هل! هاهاها یو کن فایند ایت هیر شی گات ا لات آف پرتی ... سام دنس تو فورگت...ویک یو این د میدل آف د نایت جاست تو هیر دی سی ول کام تو هتل کالیفرنیا ... اه اه اه... بعدی آهای خوشگل عاشق هاها...بعدی رفتی و بی تو دلک پر درده پاییز قلبم ساکت و سرده دل که میگفتم محرمه با من کاشکی میدیدی بی تو چه کرده...ای که به رنجام رنگ امیدی بی تو اسیری در دامم ...بی تو شکست تاج غرورمبا تو یه چشمه چشمه روشنبی تو یه جاده م که سوت و کورمای که به رنجام رنگ امیدی بی تو اسیری در دامم... چشمه اشکم بی تو سرابه اه اه بعدیآخ جون فقط چند لحظه هایده...پویا الان خوابیده یا بیداره؟!...دلم سیگار میخواد! خدایا خدایا توی دنیای بزرگت پوسیدیم که...میخواستیم مثل امروز رو نبینیم که دیدیم که...ناز اون بلای اون حسرت دل عذاب عالم... هرچی باید همه تک درد بکشن ما کشیدیم که یاد حرف پویا افتادم دلم برای گریه تنگ شده دلم میخواد بازم تو بغل پویا دو تایی با هم گریه کنیم...اه اه آدما. آدما...حال...زندگی میگن بقای زنده هاست اما خدایا... بس که ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که .. وای بر ما وای بر ما خبر از لحظه پرواز نداشتیم ... تا میخواستیم لب معشوق و ببوسیم پریدیم که! من میخوام گریه کنم اما گریه ام نمیاد اه آخه گریه کنم که چی؟! ... میخوام دفتر شعرم رو بسوزونم اون وقت میخوام خودمو بسوزونم... زندگی قصه تلخیست که از آغاز است...بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم ... چشمی به هم زدیم و دنیا گذشت ...اشک ....دنبال هم امروز و فردا گدشت ...چشمی به هم زد ..اشششششششششکککککککککک.....دل میگه باز فردا رو از نو بساز ... ای دل غافل دیگه از ما گدشت از ما گدشت.......... من برای زنده بودن جستجوی تازه میخواهم...خالی از عشق و خاموشم های و هوی تازه میخواهم...خانه ام گلخانه یاس است...رنگ و بوی تازه میخواهم...ای خدا ای خدا بی آرزو موندم آرزوی تازه میخواهم..عشق تازه حرف تازه قصه تازه کجاست... راه دور خانه تو در کجای قصه هاست...تا کجا باید سفر کرد...تا کجا باید دوید...از کجا باید گذر کرد تا به شهر تو رسید...آرزوی تازه میخواهمجانا به غریبستان چندین به چه میمانی ... باز آی از این غربت چندین به چه میمانی؟!!!...صد نامه فرستاده صد راه نشان دادم... یا نامه نمیخوانی یا راه نمیدانی... باز آ که در آن محبس قدر تو نداند کس ... با سنگدلان منشین تو گوهر این کانی ... اه انگار این موسیقی سنتی را به ناف ما بسته اند بسطامی میخواند حالا: آن یار کزو خانه ما جای پری بود ... سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود...اه اه میخوانند و خیال میکنند این چون پری دارد مینویسم. به تخمم که این فکر را میکنند!.......دل گفت فرو کش کنم این شهر ببویش... بیچاره ندانست که یارش سفری بود... اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد ... باقی همه بی حاصلی و بیخبری بود...میماند از این به جای از ما که یک نیمچه شاعر بد دهن بد اخلاق قاطی بود؟! هاهاها...تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد....تا بود فلک شیوه او پرده دری بود...این روزها انگار دارم کم کم حتی اینگونه ناخواسته میمیرم..باورتان نمیشود هنوز؟!...هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ...از یمن دعای شب و ورد سحری بود...سر آن ندار امشب که بر آید آفتابی؟!!!...مرده شور ورد سحری رو ببرن...من کافر کیش بی مذهب لا ابالی رو اه اه..وای ترس بر تمام وجودم غلبه میکند...میبینید...میخوانید مرا امشب لحظه به لحظه اما این هر لحظه من است................. عذاب عالم چگونه فرایم گرفته............ میبینید؟!.........دف بزنید

No comments: