از هول
استعاره می کنم
شهریار امینی
می فهممت رفیق شعر تو در من است
شعرت گلوی خسته فریاد میهن است
چندین هزاره در کلماتت نهفته است
گلهای حسرتی که به عمرت شکفته است
.
روحم گرفته است
امشب به غربت شعرت
یک آسمان گریستم
به پای همیشۀ شعری
که شهر نداشت
مه یار
Post a Comment
No comments:
Post a Comment