دیری ست"
دیوانه ای
در من
خم می شود
سنگ بر می دارد
با قدرتی عجیب
خشمی غریب
عجزی شگفت
سنگ پشت سنگ
... "می زند
کسی که مثل هیچ کس
-------------------
مرا به نام ِ شبم
دوباره صدا میزند کسی امشب
کسی که با من
ولی چرایش نمیدانم
کسی که در من
ولی کجایش نمیدانم
منی که با منم غریب ِ سالهاست
... غریق ِ روزگار پر زوالهاست
،مرا به گوش ِ من چه بی دریغ
مرا چه نجیبانه صدا میزند امشب
کسی به رنگ ِ سکوت
... کسی که مثل آب، مثل آفتاب
قریب ِ آشتی است امشب
در طنین بی صدای او
مه یار
2 comments:
تسلط شما به واژگان و انتخاب به جای آنها ستودنی ست
عالی شروع شد, با جاذبه جریان پیدا کرد, فوق العاده تمام شد
Thanks for sharing it!
Post a Comment