Thursday

دیشب خواب می دیدم که کلی کاغذ تو پرینترم هدر دادم. صبح که پاشدم همش این تو دهنم بود و زمزمه میکیردم که
تو دور دست امیدی و پای من خسته ست
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته ست
ناهار ماهی داشتیم و مریم حسن تعلیل جالبی آورد: زیاد بودن سیخ ماهی را دلیل نارضایتی ماهی از کباب شدن دانست
آخر شبها در انتظار ایمیلهای دانشگاهای اپلای شده هستم
اوضاع دندانهایم بسیار وخیم است و پرینترم سالم
تو در تمام وجودم رخنه کردی و من در هراس لحظه ای بی تو بودن
دوستت دارم
به آبی ها قسم
شبت بخیر

2 comments:

Anonymous said...

Sarzamine ajayeb, ki hazere ki ghayeb,
wooo,
ba ghayegho sorsore,... :D

Ye rooooooze khoob bood, age akharesham be kheir begzare ;)
:*

Anonymous said...

همه لرزش دست و دلم, از آن بود که عشق پناهى گردد,پروازى نه گریزگاهى گردد, آى عشق آى عشق چهره آبیت پیدا نیست