شعر سخته جان می دهد اینجا
بر زمزمه های نیمه شبهای نیمه جان
نیمه خواب و نیمه بیدار
...نیمه گوش و نیمه چشم
سحر باران خورده و نمین
آوازهای سرد دیشبان پریشانی
و شمارش معکوس
قصه یا غصه هر چه هست
گریه یا خنده...هر چه بود
چشم بر هم میزنی
دیده یا ندیده وقت تمام
...پروازم که وقت نیست
شعر سخته جان می دهد
اینجا بر زمزمه های نیمه شبهای نیمه جان
شمارشگرها را صفر کنید
میخواهم سحرخیز باشم
No comments:
Post a Comment