Friday

قرار بود بیامو یه چیز مذخرف اعصاب خورد کن بذارم نظرم عوض شد چیزی نیست جز اینکه بارقه های جدیدی از امید درونم روشن شده برای کار مقاله و این دو تا مقاله جدیدی که خوندم...دیگه...دیگه اینکه دوس دارم فردا بابام باشه تا باهاش صحبت کنم هم راجع به مقاله هم کار آموزی و هم .. حالا دیگه دلم واسه شاه حسینی هم تنگ میشه واسه بابام

No comments: