Thursday

وقتی قاطی میکنم وقتی میزنه به سرم وقتی یه هویی بیخودی شایدم خیلی با خودی ازهمه چیز خسته میشم مگه حتما باید بیام و اینجا جار بزنم. نه! پس این چیه؟! این... این؟! این کیه؟!... یک عمر اینجا سرم را برای آوازهایی که یک شبه همه اش به نظرم عرعری بیشتر نرسید برای چی تکان دادم. من نبودم که سر تکان میدادم . این بود به خدا این بود. این بود که عاشق شد. این بود که دل بست این بود که دل کند. این بود که سیگار کشید. این بود شعر گفت! اصلا این بود که همیشه صبر کرد. اینه که میشینه و گریه میکنه. این من نیستم. من صبر ندارم. من یاغیم. من سرکشم. من حرف بی ربط گوش نمیدم. من ناز نمیکشم. به خدا اینه! اینه این خره ست. به خدا من این نیستم. اصلا من عاشق نمیشم. اصلا من ساز نمیزنم. اصلا من شعر نمیگم. من به شعر و ساز و اشک و ...من به همه چیز میخندم. من به احساس تف هم نمیاندازم. به خدا اینه. اینه که یک عمر پدر منو در میآره! آهاااااای
!اینه! ای مرده شور اینو به زودی ببرن

No comments: