Sunday



بیست سال پیش بود، سرودم نخستین شعرِ رویایی  

 وقتی به سه چرخهء قرمزم گفتم: چقدر زیبایی

وقتی که تفریحمان کوچه و حیاط بود، کایت بود 

 وقتی که عروسکی داشت مریم به اسم مو حنایی

انگار همین دیروز بود آه ... چقدر زود گذشت 

 دبستان که سجاد بود اسمش و ایثار که راهنمایی

آن روزها که هم بازیمان سیما بود و حمید رضا 

 مسعود و سپهر، نفیسه، نوید، حامد، رضا صفایی

وقتی دفین باخیای کناره پنجره را زنده می دیدم 

 وقتی که تنبکش را گرم میکرد روی گاز دایی

وقتی شمال یعنی پلاژ، کلاه شلواری، دخمه بوناک 

 دلت خوش است فرقی نمیکند فرح آباد و هاوایی

وقتی سبزی هایمان را پاک میکرد خانم ننه 

 وقتی اولین بار عاشق شدم، کودکی، ****ایی

سالی که بالاخره اتفاق افتاد طلاق، سال سگ 

 خانم علیجانی، کلاس چهارم، رفیق: رضا بابایی

پامچال سه، پلاک ِ پنجاه و نه برای من یعنی 

 فرنی، عشق، کودکی، میگرن، دیگچه، تنهایی

رفتیم از آنجا به کوچهء امین دو، پلاک ِ یادم نیست 

وقتی جوان بود خیلی و گل میکاشت در زمین علی دایی

وقتی به جای پول خورد همه جا بلیت می دادیم 

 وقتی عمو اکبر، شیرهویج میخوردیم برای بینایی

وقتی که تفریحمان طرقبه بود، آه... رستوران آبشار 

 وقتی رنومان جوش می آورد، می ماند تو سر بالایی

وقتی شناختم الهی قمشه ای را شب ِ امتحان جغرافی 

 وقتی که معلم ریاضی هنوز پاداش بود نه میرزا آقایی

"آن وقت که گفتی به مریم: "بگو لشش رو میندازم 

 "آرامپز را بکش، پلوپز را بزن، وقتی که می آیی"

زندگی برای من ساده، میکرو بود گروه سرود بود 

 برای تو قسط بود و خرید، کار بود در اداره دارایی

.
.
.

شعر زندگی خیلی سخته خیلی تلخه برای همیشه ناقص میمونه
...

مه یار

4 comments:

Anonymous said...

آره هر چند بعضی جاهاشو حس نکردم,
شعرت عالی بود
خیلی خیلی زیاددددد

Anonymous said...

ye juraee ehsas mikonam in daheye shast-e Namjoo bitaasir nabude ru in sheeret.
dar kol vase man in taasir gozartarin
sheeret bud,

Best Wishes

Anonymous said...

از شرکت شما در مسابقه ی کوچه نادری ممنونم. نتیجه اعلام شد.

Anonymous said...

:)))))

pesar 94 ta comment tu webloge ali bahmani hast male to tak-e ha! esmeo nadidam khundam fahmidam toee!


"!Are you dead? why don't you update"