Sunday

شعرم را هنوز کامل نکرده ام تا
اینجا ثبتش کنم. یک شعر از بلاگ پوکر یلدا فعلا کفایت میکند اندیشه کوچک فراموشی ام را

چشمهایت که مرطوب شد و سیگار پشت پنجره راکه بهانه کردی

دستت را خواندم

بازی را که باختی ، فهمیدم تک خال حکم را توی جیبهایت پنهان کرده ای

من هنوز محتاج ترحم ام


پ.ن. چیزی که اسمش را میگذاریم بزرگتر و با تجربه تر شدن، به اعتقاد من تنها نوعی بی قیدی و عادت به محیط و یادگیری تکاملی شبکه عصبی مغز برای واکنش نشان دادن به هر آنچه که کم کم و در مرور زمان جذابیت، هیجان، شدت و اهمیت خود را از دست میدهد

1 comment:

Anonymous said...

Sale tahsili jadidam ke shoroo shod ...,
chandomin hezar sisado hashtad?
are, in bood akharesh?
sheret kheiliiiii khoob bood, kamelesh kon maale khodeto bezar
:*