مثل هر سال پیکر نحیفم غرق خون و عصیان میشود
شب از شرم علی رویش سیاه است
شب از شرم علی رویش سیاه است
که فردا جوشش ثار اله است
درون دشت غربت بی برادر
درون دشت غربت بی برادر
فقط یک خیمه، هفتاد و دو یاور
صدایش خسته اما دلنشین گفت:
صدایش خسته اما دلنشین گفت:
که فردا مهر گیتی میشود جفت
به پا خیزید یاران وقت یاریست
به پا خیزید یاران وقت یاریست
که فردا روز خوب رستگاریست
درون خیمه آشوبی به پا شد
درون خیمه آشوبی به پا شد
دل یاران به عشقش مبتلا شد
برآمد از دل شبهای بی نور
برآمد از دل شبهای بی نور
طلوعی جنس عاشورای مشهور
به دشت کربلا گویی جنون شد
به دشت کربلا گویی جنون شد
علی اکبر به میدان غرق خون شد
.....
مگر آزاده ای چون حر بیاید
.....
مگر آزاده ای چون حر بیاید
و الا کوفه را مردی نشاید
علی شیر خدا بودش یکی شیر
علی شیر خدا بودش یکی شیر
حسین فاطمه در خون و شمشیر
محرم ماه خون ماه حسین است
محرم ماه خون ماه حسین است
صراط الله خود راه حسین است
محرم ماه رسوایی مهر است
محرم ماه رسوایی مهر است
که خورشیدی دگر اندر سپهر است
...
مه
No comments:
Post a Comment