Friday

من در استثمار خویش

دلم گرفته تکرار نکنم؟ بدتر میشه؟!باشه دیگه نمی گم دلم گرفته! اصلا تکرار نمی کنم که ... در تمام وجودم دریایی از اضطرابی اندوه آلود موج می زند و من گریزان هراسان ترسان و لرزان با چشم بسته شونده و نیمه باز ... چقدر از این آهنگهای آرشیو کامپیوترم بدم می آد همه شان بلا استفاده موندن جرات ندارم بهشون نزدیک شم همشون خاطره ان همشون. حتی دیگه از خاطرت خوبم هم میترسم. داره دلم از تو دهنم در می آد نمیدونم چرا اما خیلی اضطراب دارم.... همین لحظه ها رو هم به شکل عجیبی خاطره ساز میدونم برای آینده ای که همیشه در نظرم غوله! من مریضم! دلم تاپ تاپ میزه میخوام گریه کنم...
بگذار تا سپيده و خاكستر از شبي طولاني باز مانند
هنگامي كه زنخدان سپيد من
شبهايي سياه را پست سر گذاشته است
اسم هائي كه انند ستارگان يك به يك مي آيند
و آسماني بي كرانه از آنها تشكيل مي شود
و جادوگري به نام ماه كه هست و چهره ي گردي دارد
با حالتي كه تو از پشت آن پرده ها گذشته اي
و من كه با دستة سوسن ها از مقابل بخش اعصاب رد مي شوم
اينجا پرستاري هست كه مي آيد
و مرا دلداري مي دهد
و به من چيزي مي دهد
با يك دمپائي ابري
با يك مشت پول خرد
بهمن ساکی
اشکیم بارانی ...ناگهانیم منفجره ام .. ترسناکم ... خیلیم خیلیم خیلییییی...خالی ...کسی چیزی نمینویسد از سر عشق روی دفترچه تنهایی من با این همه اشک ؟؟!! من گمشده ام من هنوز راه میروم میدوم می خندم اما

5 comments:

Anonymous said...

it'll just cost u a heartbeat to get outta this region!
(if not ==> go look for some viagra(!!!!) and forget all this, YOU ARE NOT THE POET )

Anonymous said...

it'll just cost u a heartbeat to get outta this region!
(if not ==> go look for some viagra(!!!!) and forget all this, YOU ARE NOT THE POET )

Anonymous said...

(fek mikardam man azat ghad boland taram!)
in sheerhaee ke migi..
ina baram ajiban .
ke ina ro migi.
gahi oghat adam mesle in ke dare ahmaghane faghat Contents ye ketab ro negah hamasho mikhad hess kone ya in ke negahesh mesl-e negahe touristhast (ke sathi tarin tarze negah male touristhast).hamishe vaghti injoori be ye chiz negah koni khob hamash barat bi ahmmiate (mesl-e to ke migi hichi baram ahammiat nadare!).
vali vaghti vasate majara bashi?
ye chizi hast nemidoonam begam chie ye chizi mesl-e ye shakhsiat ye Central Core(!) ke too baazia hast (hamchin nayab ham nist)adamaee ke mitoonan befahman vali enghadr be atrafeshoon tanide shodan ke nemitoonan beresan. adamee ke ehsas mikonan dige bein-e khodeshoon ba oon chizi ke mikhastan kheyli ziadi dare fasele miofte.
chi kar mitooni bokoni in moghe vaghti khodeto jerr midi, chand ghadam faghat jolotar beri,

?
?
to ke nemikhai zehniatet ro kharab koni? mikhai?

"ensano bi tazad? "
to zard nisti vali dige kalagh ham nisti!

pahat roo zamine
(wow bebakhshid toolani shod saram paeen bood yadam raft ,fek kardam sweeppain-e!)
mil

مه یار ارجمند راد said...

آنطرف آنقدر باد می آید که گاهی اشکهای مرا در چشمانم می خشکاند و یادم میرود که سلطان جهانم عاشقم آفرید اما هرگز هرگزم از دوستی پای نکشید او که سلطان بود پای نکشید و دست بر نداشت من بی مقدار که باشم که دست بردارم از شاعریم. من با سخاوت تر از آنم که می اندیشم، تازیانه های زمانم گر چه سنگین زخمهایی بر دل و غمگین ترانه هایی بر اشعارم ریخته اما من همچنان ... عهد ما با تو نه عهدی که تغیر بپذیرد___ بوستانی ست که هرگز نزند باد خزانش

مه

Anonymous said...

خاکسترم از آبها گذشت
چهره ام از آیینه سوال می کند
خاکستر پاسخ همه پرسشهاست؟
در شیشه یی کوچک, مسافر آبها می شوم
موجهای اقیانوس را کنار می زنم
آنسوی آبها
دوستت می دارم
:*