من و تمام آرزوهایم
من و تمام خستگی هایم
من و تمام ترسهایم
من و نمام بودنهایم گفتنهایم لبخندهایم گریه هایم
همه و تمام بودنهاشان گفتنهاشان خنده ها و گریه هاشان آرزوهاشان
پوچی سر در گمی در عین تناقض با تلاش برای بقا برای ارتقا برای بهتر شدن بالاتر رفتن از کجایش نا مشخص به کجایش نا معلوم و برای چه اش در ابهام
او و تمام آرزوهایش بودنش خندیدنش فکرهایش درونش و بیرونش خوبی اش و حسادتش بدی اش و مهربانیش دروغش و راستش
من و تمام کوچکی ام مرد بودنم تنم و روحم
من و هزاران علامت سوال
من و عبورم
من و حضورم
من و هزاران غزل هزاران شعر
من و یک دنیا
من و تمام تاریخ طویل فراموش شده و متروک میلیون ها سال پشت سرم و مردم انگارهنوز نیامده هزاره ها و میلیون ها سال آینده مردم که نه موجودات لاادری و لن ادرک
No comments:
Post a Comment