کی دوباره اینجا می آیم تا مثل تمام قبلی ها بخوانم و بگویم که آه این هم خاطره شد. اصلا چرا می نویسم که بعدا اذیتم کند. چرا گریه ام نمیگیرد. این مهیار کی قراره بزرگ بشه؟!! به چه قیمتی. من منتظرم. منتظر بزرگ شدن مهیاری که مثل خوره افتاده تو جونم. بزرگ شو لعنتی و روزهایی که پشت سر هم میگذرند. همچنان می گذرند. وااااااااااااااای به من
Tuesday
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment